کد مطلب: 116114
ديپلماسي هنرمندانه در بستر نرمش قهرمانانه
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 662

يادداشت جهانبين:

آنچه که در سال هاي پيش در راستاي پيگيري حقوق هسته اي ايران مطرح بوده است نکات مثبت و منفي به همراه داشته که مي توان با مديريت تجارب گذشته آينده هسته اي خود را تضمين نماييم.
13 مهر 1382 روزي است که پرونده هسته‌اي ايران در دولت اصلاحات به جريان افتاد و ملت و دولت ايران فراز و نشيب هاي زيادي را پشت سر گذاشت. پس از آن و طي سالهاي 87 تا 89  زماني که دکتر جليلي مسئوليت مذاکرات را به‌عهده داشت، ژنو، سه‌بار ميزبان مذاکرات ايران با طرف‌هاي خود بود. ژنو 1 شاهد رويداد مهمي بود و آن اينکه پس از درخواست‌هاي مکرر،‌ برنز نماينده آمريکا که براي اولين بار به عنوان عضو در اين مذاکرات حضور داشت، موفق شد با جليلي ملاقات خصوصي داشته باشد که به‌دليل گزارش غيرواقعي وي پس از اين ديدار، آخرين ديدار خصوصي‌اش با جليلي بود. نشست ژنو 3 (سال 2010) نقطه عطفي در روند گفتگوهاي ايران و 1+5 به حساب مي آيد، نشستي که در آن دو طرف توافق کردند که ادامه تعاملات ايران و 1+5 در قالب «گفتگو براي همکاري» ميسر خواهد بود، اما متأسفانه برخي از اعضاي 1+5 به الزامات اين توافق پاي بند نماندند. البته چنانچه برخي از اعضاي 1+5 به اين توافق پاي بند مي ماندند، قطعاً امروز پيشرفت هاي بسيار زيادي در اين مسير حاصل گرديده بود.
چهارمين نشست نيز 23 و 24 مهر با سرپرستي دکتر ظريف در اين شهر برگزار شد. پس از آن نشست ژنو 5، شکل گرفت که به دليل اهميت بسيار زياد آن حدود سيصد خبرنگار از رسانه‌هاي مهم جهان به هتل اينترکنتينانتال کشاند و سرانجام 5 وزير امور خارجه و يک قائم‌مقام وزير (چين) را شتابان راهي ژنو کرد.اما به قول برخي رسانه‌هاي فرانسوي: به طور "ناگهاني و عجيب" مواضع فوبياس وزير امور خارجه فرانسه مانع به نتيجه رسيدن مذاکرات شد و اجازه نداد متن توافق شده، نهايي شود. شهر ژنو از روز چهارشنبه 29 آبان بار ديگر و به فاصله 10 روز بعد از نشست ميزبان مذاکرات ايران و گروه 1+5 شده است. اين روزها تيم مذاکره کننده هسته اي ايران فشار زيادي را متحمل مي شوند. مسلم است که نقش فعالانه، مسئولانه و روند اعتمادسازي جمهوري اسلامي ايران در بهبود اين روند نقش به سزايي داشته است. اما بايستي به اين سوال پاسخ گفت که چه شد به ژنو 6 رسيديم و آيا اين يک نکته مثبت است يا خير؟
 مي توان گفت در حال حاضر به يکي از حساسترين زمان ها در تاريخ مسئله هسته اي ايران رسيده ايم. مرحله اي که حاصل سال ها ايستادگي و رنج و زحمت است. البته نوع ديپلماسي در پيش گرفته توسط دولتمردان متفاوت بوده است مي توان با نقبي به گذشته گفت ديپلماسي هسته اي دولت اصلاحات بر دو اصل اعتماد سازي و ارتقاء روابط مبتني بود اما نتوانست اين اصول را آنچنان که مي بايد راهبري نمايد،  ره آورد آن  نيز تعطيلي برنامه هسته اي ايران بين سال هاي 2002 و2005بود نه اعتمادسازي و جلب اعتماد طرف مقابل براي انجام غني سازي در ايران.  در دولت بعد نيز ديپلماسي هسته اي متفاوت بود و به عنوان ديپلماسي هسته اي مقاومتي شناخته شد. اين ديپلماسي عقيده داشت که پيشرفت هزينه دارد و چيزي به نام پيشرفت با هزينه صفر بي معناست. از طرفي ديگر تاکيد داشت که حق گرفتني است و براي پيشرفت در جهان امروز پيش پاي هيچ کس فرش قرمز پهن نمي کنند. منتها اين نوع ادبيات به قولي هزينه هاي خود را هم داشت و آن تحريم هايي بود که بر عليه ايران اعمال شد.
اما بايستي گفت از همان زمان که دولتمردان ايران زمين، اقتدار در مواضع هسته اي از خود نشان داده و سياست «تعليق دربرابر تعليق» را تبديل به «تبادل سوخت» کردند تا زمان حاضر که رئيس دستگاه ديپلماسي، محمد جواد ظريف مي گويد: « لزومي ندارد 1+5 به حق غني سازي ايران تصريح کند چرا که اين حق يک حق ذاتي است.»  زمان زيادي گذشته است و کوله باري از تجارب خوب و بد بر دوش سياستمداران ايران وجود دارد و آنها را تا به اينجا؛ يعني تا «ژنو 6» رسانده است. به نظر مي رسد آنچه مي تواند ما را در به پايان رساندن مذاکرات ياري دهد نوع ادبيات و ديپلماسي هنرمندانه است. همانطور که مقام معظم رهبري(مدظله) در ديدار با جمعي از فرماندهان بسيج سراسر کشور فرمودند: «نرمش قهرمانانه، مانور هنرمندانه و استفاده از روش‌هاي متنوع براي دستيابي به مقصود است». البته نقش جمهوري اسلامي ايران در اين مذاکرات 50 درصد است و مابقي را طرف غربي خصوصاً آمريکا شکل مي دهد.
حسن روحاني رئيس جمهور کشورمان نيز بر اين عقيده است که :« هم براي ايران و هم براي دشمنان و کشورهاي غربي تنها روش، گفتگو و مذاکره است. مقصود دولت بايستي در نهايت اين باشد که تحريم‌ها زدوده شود؛ چرا که به سود ملت ما نمي‌باشد. اينکه در کدام نشست و به چه شکل موضوع لغو تحريم‌ها را مطرح کنيم، يک تاکتيک مذاکراتي است. بايد مقداري راهکارها و لحن و ادبيات‌مان تغيير کند.» و اين سخن رئيس جمهور نيز مصداق مفهوم ديپلماسي هنرمندانه در بستر نرمش قهرمانانه است.
بديهي است که اسرائيل مخالف آن است که ايران هرگونه قابليت غني سازي اورانيوم را داشته باشد و معتقد است که توافق اخير توافقي بد است که کار ساز نخواهد بود. اسرائيل معتقد است که در اين توافق ايران در عمل هيچ چيزي به غرب نمي‌دهد. ايران امتيازات کوچکي را مي‌دهد که تنها در ظرف چند هفته قابل بازيابي است. نخست وزير اسراييل در مصاحبه با سي ان ان گفت: «اگر شما مانند من به دنبال راه حلي صلح آميز هستيد، کار درست اين خواهد بود که تحريم‌ها را سفت و سخت‌تر کنيد». و البته رهبران جمهوري خواه در کنگره امريکا هم گفته‌اند که تلاش مي‌کنند تا تحريم‌هاي جديدي را عليه ايران به تصويب برسانند؛ هر چند که جان کري، وزير خارجه، گفته «اين حرکت مي‌تواند مسائلي که در ژنو مورد توافق قرار گرفته را نابود کند». حتي اگر توافقي هم صورت پذيرد، کاخ سفيد در مواجهه با قانع کردن رهبران مخالف در کنگره به منظور تصويب قوانيني براي کم کردن تحريم‌هاي ايران با مشکلات فزاينده‌ايي روبرو خواهد بود.
تمامي اين تناقضات در رفتار غرب به خصوص آمريکا و اسرائيل نشان از آن دارد که تمايلي که غرب براي حل مسئله هسته اي ايران دارد فراتر از انتظار است. مي توان اميدوار بود که در ژنو 6 موانع رفع و ماجرا ختم به خير شود و ضمن تأمين حقوق راهبردي ملت ايران،‌ امتيازات معقولي به طرف مقابل داده شود و طرح جامع مورد نظر به تصويب برسد و گام اول پيش‌بيني شده يا همان گام اعتمادساز برداشته شود. به تعبير برژينسکي(مشاور امنيت ملي کارتر): «آمريکا بايد فرصت تاريخي مذاکره با ايران را دريابد» به اين معنا که اين آمريکاست که از فرصت به دست آمده بايستي استفاده کند و اختلافات دروني را در مورد مسئله هسته اي ايران کنار گذارد، چرا که موضع ايران همواره مشخص بوده است.(ساحااصفهاني)

 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html